صاد

اصولا انسان انرژی بَر و توانگیری هستم.
دست خودم هم نیست.. یعنی خیلی نیست!
هرچقدر که مراجعه به خود میکنم.. هرچقدر کند و کاو می کنم به خاطر میاورم که حتی در دورترین خاطرات و ذهنیاتم از کودکی.. همین بوده..
گویا کلا فیلسوف گونه و گیر بوده ام.. از اول دید بسته و امنیتی داشته ام..

لذا معمولا مشکوک و حساب کش برخورد میکنم..

این در برابر انسان هایی با روحیات باز و اهل تعامل مانند خبرنگارها معمولا بیشترین مشکل را ایجاد میکند! ناگفته نماند که بیشترین تعداد سهم را در دوستانم خبرنگاران دارند!!!

اما تجربه ثابت کرده روش برخورد با این اخلاق نه پرخاش است نه فرافکنی و نه فرار و قهر و ..
چون اولا شک حقیر چند برابر شده
وثانیا نه ! بگذارید اینطور بگویم:

بزرگوارانی که وقت و انرژی کافی برای پاسخگویی میگذارند ۲ دستاورد حاصل میکنند.

اول اینکه با توضیح و حل نکته به نکته موضوع اطمینان حقیر حاصل میشود.

و ثانیا از این رفتار و برخورد ، بنده به اهمیت خویش برای آن بزرگوار پی می برم.

البته این قصه به اینجا ختم نمیشود و آثار ما تاخر دارد. این نگاه و حساس بودن هربار برای فرد کاسته میشود تا جاییکه اعتماد بنده به دوستان نزدیکم به جایی میرسد که.. چشمانم میدانند خلاف حرف ایشان نباید گواهی بدهند..

البته این نوشته برای کسی که از بیرون نگاه میکند سرشار از تبختر و تکبر است یحتمل.. ولی خب شماهایی که مخاطبید باید گواه باشید..

خب همینجا میخواهم تشکر و معذرتی نثار کنم خدمت همه دوستان و آشنایان و بستگانم.. که بنده را تحمل کرده و انشاالله کما فی السابق تحمل میکنند. از اینکه انرژی و اعصابتان را خرج بنده میکنید سپاسگذارم.

پ.ن: بهانه این وجیزه دوست بزرگوار و ندیده و نشناخته ام صاد است.

مطالب مرتبط

۴ دیدگاه‌

  1. Avatar مصطفی گفت:

    خوش بحالت صـــــاد …

  2. Avatar گفت:

    مشابهت!

    خدا حفظشان کناد!

  3. Avatar amir گفت:

    ا سلام و خسته نباشید خدمت شما لطفا در وبلاگ من با نام وبلاگ خودتان عضو شوید

    هیات مکتب زینب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *