تفاوت مثال نقض در قاعده و استثنا در تحلیل

ما همیشه از کودکی بر سر کلاس های هندسه و منطق و ریاضیات و مباحث و جلسات اندیشه ای و ایدئولوژیک ، یاد گرفته ایم با آوردن یک استثنا (که مثال نقض نامیده می شود) قاعده از صحت ساقط می شود. یا به عبارتی با یافتن یک استثنا یک قاعده نقض می شود.

منتها بعدتر ها که وارد جامعه می شویم و میخواهیم همین اصل را پیاده کنیم ، به محض وارد کردن استثنا به تئوری های مطرح شده با این جمله (که بعضا با عصبانیت همراه است) مواجه می شویم : دنبال استثنا نگرد!

ولی هیچوقت کسی توضیحمان نمی دهد که پس چرا در مکتب و مدرسه و حوزه و جلسه می شود و اینجا که محل کارکرد آن علوم و بروز آن در زندگی است ، نمی شود؟

و خب نگارنده برای هر مخاطبی که ممکن است چنین سوالی داشته باشد پی پاسخ رفته.. ویافته!

قواعد یا آسمانی اند و وضع شده از طرف پروردگار عالم ، یا ساخته های ذهن بشر و حاصل نظم و نظام ذهنی وی هستند. منطق نظم مشترک اذهان تمام اقسام بشر است. البته به شرط منظم بودن ذهن چیزی به نام منطق قابل فهم است.

قواعدی که انسان برای مسایل تئوریک کشف (اختراع) کرده ، بنیانگذارش انسان (فرد یا مجموعه افراد) است ، بنابراین باید بنیانگذار آن قاعده آن را تمام و کمال و بی نقص تعریف کند.

بدیهی است قواعد و اصولی که بنیانگذار آنها خالق هستی است به طریق اولی باید کامل باشد. هم به دلیل آنکه آن را از ابتدا ساخته و هم به تبعیت از کمال خالق باید کامل باشد.

به بیان ساده وقتی ما از یک انسان انتظارداریم قاعده ای کامل ارایه دهد. بدیهی است از خالق انسان انتظار قواعد بی نقص داشته باشیم. همانگونه که خود ما را به آوردن یک ایراد و اشکال در نظام هستی فراخوانده.

پس در مباحث ایدئولوژیک (چه اصول نظری ارایه شده توسط انسان و چه اصول فقهی وضع شده توسط پروردگار) می توانیم در پی استثنا برای رد یک نظریه باشیم.

به همین ترتیب در ریاضیات و هندسه و … . اما در علوم تجربی (نه به معنای فیزیک ، شیمی، زیست شناسی، زمین شناسی بلکه به معنای تمام علومی که بر اثر مشاهدات و نتیجه گیری استقرایی، قواعدی وضع می شود) روش برخورد با استثناها فرق میکند.

در اینجا ما پدید آورنده ی یک پدیده نیستیم . بلکه به عنوان یک مشاهده گر در پی توجیه منطقی آن پدیده و یافتن یک قاعده کلی برای موارد مشابه آن پدیده هستیم. درواقع ما در علوم تجربی همواره در حال تحلیل پدیده ها هستیم. و تحلیل ها یا درست یا غلط نیستند، بلکه به میزان پاسخگویی و کامل و شامل بودن ، از صحت و اعتبار بیشتری برخوردارند.

وما در دنیای پیرامون خود و بیرون از کلاس های هندسه، ریاضی، منطق، فقه، اصول و فلسفه ، با قواعد تئوریک سر و کار نداریم. بلکه زندگی در اطراف ما با علوم تجربی درحال تحلیل و توجیه شدن است. جامعه شناسی و روانشناسی تا طب و زلزله نگاری و هواشناسی و ..

بنابراین بدیهی است که یک مشاهده گر وقتی تحلیلی در توجیه یک پدیده ، ارایه می دهد از شما برای آوردن یک استثنا در میان مثلا هزار مورد صحیح ، ناراحت می شود.

با ارایه یک مثال بحث را تمام کنم :

فرض کنید یک کارخانه خودروساز می گوید تمام خودروهای تولید شده در بهمن ماه سال آینده آبی رنگ خواهند بود.

اینجا هر انسانی حق آوردن استثنا را دارد. چون اولا کسی کارخانه را مجبور به اعلام چنین قولی نکرده و ثانیا وی خود تولید کننده خودروها و رنگشان است.

اما من به عنوان یک کارشناس یا یک انسان عادی (وشاید عامی) اگر ادعا کنم ، همه سمندهای مدل ۹۲ روغن سوزی دارند. خب اینجا اگر از میان هزار خودروی سمند مدل ۹۲ ی مشاهده شده ده تا یا حتی پنجاه تا سالم پیدا بشود. باز هم تحلیل من غلط نیست. صرفا به میزان پیدا شدن استثنا (مثال نقض) درجه صحت و اعتبار تحلیل من کاهش پیدا می کند.

مطالب مرتبط

۲ دیدگاه‌

  1. Avatar خانم الف گفت:

    صاحبان گهواره ها نقش بی بدلیلی در تاریخ دارند! درست از زمانی که گهواره ی موسی را به نیل سپردند تا در مسیر تاریخ نقش کاخ فرعون زمان را بر آب کند تا به دشت بی آب کربلا برسد و قطره های خون سرباز درون گهواره ی حسین علیه السلام کنکره های عرش را متبرک کند و نیل حادثه همچنان جاری باشد تا آنجا که سربازان خمینی از گهواره ها برخاستند و طاغوت زمان را زیر قدم هایشان در کوچه ها و خیابان های شهر به پستوی بدنامی فرستادند! در خاطر تاریخ هست که سربازان روح الله با بازوان خسته برگشته از جنگ چطور مستانه پیکر بی جان حضرت جان را تا جوار فرزندان خلفش تا نزدیکی های عرش بدرقه کردند…حالا در بیست و پنج سالگی عروج ملکوتی خمینی کبیر چشم ها بازهم به سمت صاحبان گهواره هاست!! تا صاحبان رشید امروزشان باقدم های استوار خود باز هم چشم تاریخ را شاهد بگیرد که جوانان امروزعاشقانه تر بی آنکه پیر مراد را ببینند مرید اویند. و بر همان عهدی که پدرانشان بستند،هستند.

    و عده ی ما پیاده روی دلدادگان رو ح الله
    حرکت از خیابان حرم حضرت عبدالعظیم حسنی به سمت مرقد مطهر امام روح الله
    زمان ۱۴ خرداد بعد از نماز صبح
    و زمین زیر گام های فرزندان روح الله به یاد خواهد آورد که وقت مهیا شدن برای ظهور است….

    چشم انتظار قلم هایتان پیش از قدم هایتان برای شرکت در موج وبلاگی « ابد والله ما ننسی خمینی… » هستیم

  2. Avatar ناشناس گفت:

    مسخره!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *