برای دکتر مصطفی کواکبیان

همیشه پس از انتخابات، کسانی از نتایج آرا خوشحال می شوند و کسانی ناراحت. کسانی نامزدهای خود را در لباس پیروزی می بینند و برخی نه. نمی خواهم درس اخلاق بزرگان را تکرار کنم که شرکت کردن و نکردن ، رأی آوردن و نیاوردن و … اگر برای خدا باشد عین پیروزی است و اگر نه ، شکست است حتی اگر رأی آورده باشی؛ نه .

گاهی آنکه رأی آورده آنی نیست که تو می خواستی اما از پیروزی اش خوشحالی و زمانی هم برعکس، آنکه رأی نیاورده، آنی نبوده که همفکر تو و هم موضع تو در مسائل بوده اما از رأی نیاوردنش ناراحتی. ماجرای این روزهای من و رأی نیاوردن دکتر مصطفی کواکبیان از این دست است. با اینکه از لحاظ سیاسی با مواضع این نماینده مجالس دوره های اخیر موافق نبودم، اما او را یکی از نمایندگان شایسته ، شجاع و ارزشمند مجلس می دانم و امروز که می بینم او در مجلس نهم نیست، بسیار افسوس می خورم.

 

کواکبیان از نمایندگانی بود که بخوبی به وظایفش آشنا بود و از وعده و وعیدهای دروغین برخی نامزدها – آنها که گفته اند و می گویند که برای شما راه و کارخانه می سازیم و بیکاری را رفع می کنیم و … – چیزی به مردم نگفت ، در تمام مذاکرات و مباحثات داخلی مجلس چه در صحن علنی و چه در کمیسیون تخصصی اش فعالانه شرکت داشت، کسی او را پشت صندلی مجلس در خواب ندید و گزارش تأخیرهای آنچنانی و غیبتهای غیر موجه خارج از عرف درباره او شنیده نشد. کواکبیان هر چند مواضع چپگرایانه داشت اما پایبندی او به اصول شناخته شده در قانون و دین و اخلاق ، از او یک نماینده مبادی آداب ساخته بود و در عین شجاعت و انتقاد کردن از اصحاب قدرت و ثروت، رابطه دوستی اش را با نمایندگانی که از طیف او نبودند کمرنگ نکرد.

شاید کواکبیان چوب دروغ گویی و دو دوزه بازی کردنهای برخی اصلاح طلبانی را خورد که در ماههای اخیر ، بارها بر شرکت کردن و نکردن در انتخابات تأکید می کردند و فردا حرف خود را نقض و رد می کردند و باعث شد تا افراد شریف و سالمی چون او که در میان اصلاح طلبان قرار داشتند، در این کش و قوس از سوی مردم کنار گذاشته شوند.

من البته چیز بدی از نماینده جایگزین او در شهر سمنان نشنیده ام و حتی امیدوارم منتخب جدید مردم از کواکبیان هم بهتر باشد، اما نمی توانم ناراحتی خودم را از خالی شدن مجلس از اصلاح طلبان صالحی چون کواکبیان پنهان کنم.

امیدوارم و البته مطمئنم که کواکبیان هر جا باشد، یک نیروی دلسوز و سالم و منتقد صالح این نظام خواهد بود و آرزو می کنم در دوره های بعدی مجلس، شاهد حضور مجدد او در پارلمان باشیم.

در انتخابات مجلس هشتم نیز، از همین استان مردم دامغان شخصیت ارزشمند و دانشمندی چون دکتر حسن سبحانی را از حضور در مجلس معاف کردند، تنها برای اینکه سبحانی نخواست مانند برخی دروغگویان وعده آبادانی کاذب شهر و منطقه خودش را بدهد در حالی که می دانست وظیفه نماینده مجلس ، کارهای اجرایی نیست ؛ نماینده باید در قانونگزاری و نظارت بر امور فعال باشد.

در هر صورت من به رأی مردم این منطقه احترام می گذارم اما این حق را هم دارم که از این ماجرا ناراحت باشم . درست است ؟

پ. ن : کاش کواکبیان از تهران نامزد نمایندگی شده بود. حدس می زنم در این صورت احتمال پیروزی او خیلی بیشتر می شد. کاش ! حداقل کسانی چون من حتماً به او رأی می دادیم.

آب: با افتخار کپی شده از وبلاگ آب و آتش

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *